عمومی ۱۶ تیر ۱۳۹۹
شازده کوچولو

شازده کوچولو : آخرش اونایی واسم می‌مونن که اصلاً روشون حساب باز نکرده بودم و گذاشته بودم‌شون حاشیه زندگیم! روباه گفت : اونا هم منتظرن بیار‌ی‌شون وسط که برن…    

خاطرات ۱۰ تیر ۱۳۹۹
بعد از چند ساعت مهمانی، چه حالی داری؟

مقدمه: چند روز پیش مقاله‌ای را یکی از دوستان در لینکدین به اشتراک گذاشته بود که عنوانش نظرم را جلب کرد. مقاله درباره‌ی افراد درون‌گرا و ویژگی‌های آن بود. مقاله را خواندم و برایم جالب بود. ابتدای گفتگو نوشته بود: پس از چند ساعت مهمانی، چه حالی داری؟ 🙂 بخش‌هایی از مقاله: چرا افراد ساکت […]

خاطرات ۵ تیر ۱۳۹۹
آن قضیه کنسل شد!

به نقل از کانال تلگرامی آقای مهدی معارف؛ با سپاس فراوان از احمد آقای عزیز. شکسپیر، حافظ، و تولد دوباره! ▫️پدر من اصولا هیچوقت با مقوله ی مهاجرت میانه ی خوبی نداشت. حرف حسابش این بود که بچه جان! تو با پول مالیات این مردم دانشگاه دولتی درس خواندی. بمان همینجا و با خوب و […]

خاطرات ۳ تیر ۱۳۹۹
به یاد واچک

مقدمه: سال‌ها پیش که مشغول ترجمه‌ی کتاب بودم، عزیزانی کمک کردند تا سایتی راه‌اندازی شود به نام واچک. آن موقع کار کوچکی به نظر می‌رسید. اما روز به روز اهمیت و کاربرد آن برای من بیشتر شد. حالا هر وقت دنبال برابر فارسی واژه‌ای در حوزه‌ی نرم‌افزار و فناوری اطلاعات می‌گردم، اولین مرجع‌ام سایت واچک […]

خاطرات ۲۷ خرداد ۱۳۹۹
روزی که وایر ما کراس کرد!

بخشی از خاطرات شنیدنی دوستانی که اینجا هستند، به موضوع زبان و زبان‌آموزی ارتباط دارد. وقتی با آنها از دشواری زبان‌آموزی و خاطرات خنده‌دار آن صحبت می‌کنم، همه روی یک موضوع تاکید دارند: راحت باش، همه‌ی ما از این خاطرات داریم. چند وقت پیش قرار بود کاری را انجام بدهم. یکی از کارشناسان دانشگاه ایمیلی […]

خاطرات ۲۷ خرداد ۱۳۹۹
واشنگتن پست (The Post)

بالاخره وقت کردم و فیلم The Post را دیدم. برایم بدیهی بود که به خاطر علاقه‌ام به بازی خانم مریل استریپ و آقای تام هنکس حتما از دیدن فیلم لذت خواهم برد. شاهکار استیون اسپیلبرگ به اندازه‌ای تاثیرگذار بود که برای حفظ تمرکزم حتی حاضر نبودم به خودم تکانی بدهم. به عنوان یک بیننده غیرمتخصص […]

چابک Agile ۱۸ خرداد ۱۳۹۹
The Fighter 2010 – An Agile Team

Micky Ward: [pointing at each member of his family] I’m the one fighting, okay? Not you, not you, and not you. I know what I need. I want Dicky back. And I want you, Charlene. And I want O’Keefe. I want my family. What’s wrong with that?