هیچ وقت فکر نمیکردم یک “قوی سیاه” تا این اندازه مرا به دردسر بیندازد!
چندان که نگاه میکنم حیرانی است
سرگشتگی و بی سر و بی سامانی است
در بادیهای که دانشش نادانی است
گردون را بین که جمله سرگردانی است
عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی
مرجع: گنجور
گزیده:
ندارد
بهترین کتابی که در سال ۹۶ خواندید (ادامه) | سُماموس
۱۳ فروردین ۱۳۹۷ در ۱۲:۱۸[…] کار کرده است. یادداشتی در این زمینه در وبلاگ نوشتم (https://bibalan.com/?p=2152) که نشان میدهد این قوی سیاه نازنین چقدر ذهنم را به هم […]