بیش از دو هفته است که به دلیل همهگیر شدن ویروس کورونا (کووید-۱۹)، کلاسها و جلسههای حضوری دانشگاه تعطیل شده است و باید از خانه درس و تحقیق را انجام بدهیم. شرایط زندگی، جدید، عجیب و کاملا دشوار است.
مرز شب و روز از یک طرف و مرز کار دانشگاه و زندگی از طرف دیگر، کاملا برداشته شده است. مغز من که تازه داشت یاد میگرفت آخر هفته پنجشنبه و جمعه نیست و اولین روز هفته هم شنبه نیست، با این اتفاق کاملا ریاستارت شد!
تا قبل از اعلام قرنطینه در اینجا، وقتی با خانواده و دوستانم در ایران صحبت میکردم به ویژه داداش مظاهر، میگفتم که رعایت کنید و بیرون نروید. حالا که خودمان در همان شرایط قرار گرفتیم، برای من قابل لمس است که خانه ماندن و بیرون نرفتن چقدر دشوار است. این جمله کاملا درست است که تا وقتی خودتان شرایطی را تجربه نکرده باشید، نمیتوانید حس و حال افرادی را که در آن شرایط هستند، به درستی درک کنید.
دو هفته پیش، پنجشنبه شب اعلام کردند که جمعه کلاس تعطیل است. شنبه و یکشنبه هم که دانشگاه تعطیل بود. یکشنبه ایمیلی دریافت کردیم که دوشنبه کلاسها تعطیل است. از سهشنبه همهی کلاسها و جلسهها آنلاین شد.سرعت عمل مدیران دانشگاه قابل تحسین بود.
کلاسها و جلسههای آنلاین هم حال و هوای خودش را دارد. هفته پیش کلاس داشتیم و استاد مشغول صحبت بود که یکدفعه صدایی بچهای را شنیدیم و بعد دیدیم که همسر استاد دوان دوان بچهی کوچکشان را بغل کرده از اتاق خارج میکند. 🙂
یکی از دوستانمان که پسر کوچکی دارد میگفت که پسر چهارسالهام یک پای ثابت جلسههای کاری من است و در همهی جلسات من حضور فعال دارد 🙂
از دیدگاه من، یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد این طرح قابل انجام باشد، زیرساخت اینترنت اینجاست. اگر اینترنت نبود، این کار شدنی نبود. یکی از آن دست امکاناتی که در ایران از آن بیبهره بودیم. یادمان رفته بود که زیرساخت اینترنت مثل زیرساخت حمل و نقل، نقش حیاتی در زندگی دارد و میتواند در موقع بحران به کمک ما بیاید.
امیدوارم که هر چه زودتر این بحران جهانی تمام شود و همه در آرامش و آسایش باشند.
دیدگاهتان را بنویسید