شعری از پروفسور هشترودی در مورد ریاضیات

  • یوسف مهرداد

منحنی قامتم، قامت ابروی توست
خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی اوست

حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست

چون به عدد یک تویی من همه صفرها
آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست

پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست

بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست

————-

پروفسور محسن هشترودی، از ریاضی‌دانان معاصر ایران، در ۲۲ دی ماه ۱۲۸۶ در تبریز به دنیا آمد و بعد ازظهر روز سه شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۵۵ از دنیا رفت.
او دبیرستان را در دارالفنون گذراند و در ۱۳۰۳ وارد دانشکده پزشکی شد، ولی به علت علاقه به ریاضیات، یک سال بعد، پزشکی را رها کرد و به ریاضیات پرداخت. در سال ۱۹۳۷ میلادی به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن، درجه دکترای ریاضیات را گرفت. از وقتی به تهران برگشت، ریاست دانشکده علوم را در دانشگاه تهران به عهده داشت. وی مدتی نیز ریاست دانشگاه تبریز را در اختیار داشت.(ویکی‌پدیا)

هشترودی از نادر اندیشمندان زمان ما بود، که در دوران تخصص ها، همه جانبه بود و از دانش و هنر و فلسفه به عنوان مجموعه واحد و ناگسستنی معرفت انسانی آگاه بود و در دوران دریوزگی و لذت طلبی، در مقام یک انسان وارسته و آزاده باقی ماند. «استاد پرویز شهریاری» (کانون دانش)

با تشکر از دکتر فرهاد

گزیده:
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی‏دهد، به خاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته‏اید.

https://bibalan.com/?p=282
یوسف مهرداد

یوسف مهرداد


کانال تلگرام

نظرات (3)

wave

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید