- جریان یا جریان پیوسته، وضعیت ایدهآلی از یک فرایند است که هر گام آن بدون وقفه یا انتظار (معطلی) در حال خلق ارزش است.
- دستیابی به این وضعیت ایدهآل یک سفر اکتشافی بیپایان است که نهتنها کمک میکند جریان فرایند روانتر و سریعتر شود، بلکه کمک میکند تا مشکلات فرایند را نیز پیدا کنید.
- هر کاری که از دید مشتری بیارزش است، اتلاف محسوب میشود. حذف اتلاف منجر به بهبود جریان فرایند میشود.
- ”مدیریت جریان کار“ یکی از اصول کانبان است و کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای بهبود جریان کار انجام بدهید.
- سقف کار در جریان (WiP) را محدود کنید.
- زمانهای انتظار در فرایند را کاهش دهید: برای نمونه، مطمئن شوید که همیشه کار آماده برای گام بعدی وجود دارد یا قلمهای کاری را کوچکتر کنید تا در فرایند سریعتر حرکت کنند. هر چه زودتر متوقفکنندهها را حذف کنید. چرا سعی نمیکنید”هیچوقت در فرایند دچار توقف نشوید؟“
- از ابتدا با درنظر گرفتن کیفیت در فرایند از دوبارهکاری پرهیز کنید. چه بخشی از تقاضاهای کنونی سیستم، تقاضای ناشی از خرابی است؟ چهطور میتوانید تقاضای ناشی از خرابی را کاهش و تقاضای ناشی از ارزش را افزایش دهید؟
- تیمهای چندتخصصی ایجاد کنید که میتوانند زمانهای انتظار را کمینه کنند.
- از اهداف کمی و غیرکمی مانند توافقنامههای سطح خدمات برای تعریف بازههای زمانی شفاف و تعیین دقیق خروجیهای آنها برای تحقق اهداف تعریفشده استفاده کنید
- گلوگاه چیزی است که فرایند تولید را کند میکند. به کمک صفها میتوانید نماگرهای اصلی را پیدا کنید و گلوگاهها را شناسایی کنید.
- نظریه محدودیتها یک نظریه مدیریتی است که برای شناسایی و حذف گلوگاهها در یک فرایند ارائه شده است.
این متن، بخشی از خلاصه فصل هفتم کتاب Kanban in Action است. آن قدر جامع و جذاب بود که تصمیم گرفتم برای یادآوری خودم در دفتر یادداشتم (وبلاگ) بنویسم و با خوانندگان عزیزم هم در میان بگذارم. امیدوارم برای شما مفید باشد.
گزیده:
“Kanban is not a software development lifecycle methodology or an approach to project management.” David J. Anderson,
دیدگاهتان را بنویسید