در کتاب گریت (سرسختی) خانم آنجلا داکورث از آقای وارن بافت نقل میکنه که از خلبان شخصیاش پرسید تو آرزوی شغلی دیگهای به جز بردن من دور دنیا نداری؟ خلبان میگه چرا دارم. بافت میگه ۲۵ تا هدف شغلی برای خودت روی کاغذ بنویس که دوست داری انجام بدی. بعد از روی اون لیست، دور ۵ تا که از همه مهمتر هستن خط بکش. اون ۲۰ تای دیگه اونهایی هستند که باید بهشون “نه” بگی. چون همینها حواست رو از اون پنج تای اول پرت میکنند.
کتاب در توضیح هدفگذاری میگه همه ماها یک سری هدف سطح پایین داریم مثل اینکه ساعت ۸ صبح از خواب بیدار بشیم. این هدفهای سطح پایین در واقع هدف نیستند بلکه وسیلهای برای رسیدن به هدفهای مرحله میانی هستند.
مثل سر کار رفتن و همین سر کار رفتن مثلا برای هدف رده بالاتری هست مثل پول درآوردن (یا هر دلیل دیگهای) در واقع برای هر هدفی ما میتونیم جواب بدیم که چرا میخواهیم بهش برسیم و جواب اون چرا ما رو یه مرحله میبره بالاتر و به طرف اهداف انتزاعیتر مثل تاثیرگذاری روی اطرافیان، کمک به کودکان، احساس قدرت…تا جایی که میرسیم به اون هدفی که دیگه برای چرا جواب نداره…چرا میخواهی به رشد اطرافیان کمک کنی؟ چون خوشحالم میکنه. این میشه اون هدف بالایییه. و این هدف بالایی قطبنمایی هست که جهت کلی حرکت رو مشخص میکنه.
مرجع: نوشتهی خانم ابراهیمیان در لینکدین
نکته جالب یک: ۵ از ۲۵ یعنی ۲۰ درصد! انگار قاعده پارتوی دوستداشتنی ( قاعده ۲۰-۸۰) برای انتخاب اهداف استفاده شده است.
نکته جالب دو: به این عدد ۵، سقف کار در جریان گفته میشود.
دیدگاهتان را بنویسید