به لطف تکنولوژی (اینترنت، موبایل، نرم افزار پیامرسان) و به کمک حنیف و علیرضا، امروز موفق شدم از راه دور، روز معلم را به آقای داوری تبریک بگویم و حدود چهل دقیقهای به اتفاق احمد با ایشان صحبت کنیم.
بیخبر از آقای داوری و برای این که ایشان را شگفتزده کنیم، زحمت آمادهسازی ابزارها را حنیف و علیرضا تقبل کردند. از هر دو آنها سپاسگزارم. به علیرضا گفتم وقتی بابا بفهمند که دور از چشم ایشان داشتیم چه کار میکردیم، سه نمره از نمره انضباطمان کم خواهد کرد. 🙂 (به یاد مدرسه که کارهایی را دور از چشم معلم و مدیر انجام میدادیم)
با احمد آقا، رفیق شفیق، هم قبلا هماهنگ کرده بود و او که در راه خانه بودند، خیلی سریع به ما ملحق شدند؛ با آقای داوری کلی حرف زدیم و خندیدیم.
چقدر خوشحالم. سالهای پیش تلفنی با ایشان صحبت میکردم و فکر میکردم امسال این سعادت از من گرفته شده.
برای انسانی که عمرش را برای آینده بچههایی مثل احمد و من گذاشت که هیچ نسبتی با وی نداشتند، این کمترین کاری است که میتوانیم انجام بدهیم. او نیز میتوانست فقط “وظیفه”اش را انجام بدهد، ولی به جای آن، کاری کرد کارستان.
پ.ن.
ای (e) حرفی است که در ابتدای کلمات استفاده میکنیم تا ماهیت دیجیتالی آن را نشان دهیم مثل ای-میل (e-mail). ای-تبریک هم به معنای تبریک دیجیتالی است.
دیدگاهتان را بنویسید