مترجم: آقای مهندس مهدی نگاهی
اشتباهات
وقتی متدی به خوبی کار میکند، صحبت کردن در مورد دلیل خوب بودنش مثل این است که بخواهید دلایل فرورفتن پیچ فولادی در آب را با دقت و جزئیات توضیح دهید. آن چه جذابیت دارد، شرح دقیق عملکرد ما در هنگام روبرو شدن با اتفاقات و پدیدههای غیرمنتظره و نامطلوب است. در اینجا به چند اشتباه رایج و واکنش XP درباره آنها اشاره میکنیم.
دستکم گرفتن کارها (برآورد کم)
گاهگاهی کارهایی را توافق و تعهد میکنیم که بیش از توان ماست. اگر این امر ناشی از برآورد نادرست است(برآورد کم زمان انجام)، باید دفعات وقوع این عارضه را با بهکارگیری روشهای متعدد برآورد تا حد امکان کاهش دهید.
اگر همیشه میزان تعهد بیش از توان شماست، ابتدا سعی کنید مسأله را در داخل تیم حل کنید. آیا در اجرای اقدامات و تجربهها دچار اشتباه و انحراف شدهاید؟ آیا آزمون، برنامهنویسی دونفره، بازسازی کد و یکپارچهسازی را به درستی انجام میدهید؟ آیا محصولی که به مشتری تحویل میدهید، بیش از نیاز فعلی وی است؟
اگر هیچ راهی برای افزایش سرعت تیم پیدا نکردید، مجبورید از مشتری درخواست کمک کنید. تداوم و اصرار بر متعهد ماندن به کاری که واقعاً بیش از حد توان شماست باعت ناامیدی، کاهش کیفیت و فرسودگی شغلی(کاهش اثربخشی)میشود. این کار را نکنید.
بر اساس اطلاعات و یافتههای جدید پروژه، دوباره برآورد کنید، سپس از مشتری بخواهید که دوباره زمانبندی کند. مثلاً بگویید با اطلاعات جدید فهمیدیم که فقط میتوانیم دو داستان از سه داستان را پیادهسازی کنیم؛ با این اوصاف کدام دو داستان، پیادهسازی و کدام داستان باید به تکرار یا انتشار بعدی منتقل شود؟ آیا داستانی وجود دارد که شامل یک بخش مهم و یک بخش کماهمیتتر باشد؟در این صورت میتوانیم آن را به دو داستان تفکیک کنیم و بخش مهم را الان و بخش کماهمیت را بعداً تحویل دهیم؟
همکاری نکردن مشتریان
با مشتریای که در بازی شرکت نمیکند – مشارکت نمیکند- چه میکنید؟ هیچ آزمونی را مشخص نمیکند، در مورد الویتها تصمیم نمیگیرد، داستانها را نمینویسد.
ابتدا با کامل کردن تدیجی نرمافزار طی چندین تکرار و فراهمسازی امکانی برای کنترل بر توسعه توسط مشتری، سعی کنید رابطهای مبتنی بر اعتماد با وی برقرار کنید. اگر اعتماد شروع به کم شدن کرد و اشکال از شما بود، راه حلی برای آن پیدا کنید. ببینید میتوانید کاری برای بهبود ارتباط انجام دهید یا خیر؟
اگر به تنهایی نتوانستید مشکل را حل کنید، باید از مشتری درخواست کمک کنید. برنامهنویسان XPبه سادگی و بر اساس حدس و گمان خود، کار را پیش نمیبرند. نتایج به دست آمده را به مشتری توضیح دهید. اگر تغییری در آنها به وجود نیامد، نگرانیهای خود را آشکارا بیان کنید. اگر کسی به نگرانیهای شما و حل مشکل توجهی نکرد، احتمالاً ادامه پروژه خیلی برایشان اهمیت ندارد.
جابهجایی اعضای تیم
اگر کسی تیم را ترک کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بدون مستندات و اسناد بازنگری گیر نخواهیم کرد؟ جابهجایی در حد متعارف هم برای تیم و هم برای اعضا مفید است. در هر صورت دوست داریم که اعضا، تیم را به دلایل مثبت و خوشایند ترک کنند. اگر برنامهنویسان در پایان هر هفته ببینند و لمس کنند که کارهایشان چه نتایج خوبی برای مشتری به ارمغان آورده، شاید کمتر ناامید شوند و به فکر ترک تیم بیفتند.
وقتی کسی تیم XP را ترک میکند اینطور نیست که هر چه را که فقط وی میدانسته با خود برده باشد. چرا که هر خط از کد سیستم توسط دو نفر نوشته شده است. از طرف دیگر، هر اطلاعاتی که از تیم خارج شده باشد، نمیتواند تیم را خیلی آزار دهد، زیرا که با هر تغییری،میتوان آزمونها را اجرا کرد تا از خراب نشدن سیستم موجود در اثر بیاطلاعی از بخشی از آن مطمئن شد.
اعضای تازه وارد به تیم XP، در چند تکرار اول حضور خود، با اعضای باتجربه تیم به صورت دونفره کار میکنند، آزمونها را میخوانند و با مشتری صحبت میکنند. وقتی احساس آمادگی کردند، مسئولیت انجام کارهارا قبول میکنند. طی تکرارهای بعدی، سرعت کار فردی آنها بالا خواهد رفت تا نشان دهند که میتوانند کارها را سروقت تحویل دهند. بعد از چند ماه، نمیتوان بین آنها و نیروهای قدیمی تمایز قائل شد.
برنامهنویسانی هم که با تیم همکاری نمیکنند، مشکلآفرین هستند. XP فعالیتی به شدت اجتماعی است و هر کسی نمیتواند آن را یاد. اجرای XP نیازمند کنارگذاشتن عادتهای گذشته است که کار دشواری است به خصوص برای برنامهنویسان با تجربه. در آخر با توجه به وجود روشهای مختلف دریافت بازخورد در XP مشخص میشود که چه کسی کار میکند و چه کسی کار نمیکند. کسی که پیدرپی کارهایش را به پایان نمیرساند، یکپارچگی کدهایش باعث بروز مشکلات برای دیگر اعضا میگردد، کدهایش را بازسازی نمیکند، دونفره کار نمیکند، آزمون انجام نمیدهد و …. همه اعضای تیم از این اتفاقات مطلع هستند. معلوم است که چنین کسی بهتر است از تیم کنار گذاشته شود هر چند بسیار توانا و ماهر باشد.
گزیده:
چرا بعضی آدمها برای آن که خودشان را «ثابت» کنند، دیگران را «متغیر» میکنند؟
متغیر: آشفته و ناراحت
دیدگاهتان را بنویسید