یکی از دوستان عزیزم یک سری پرسش دربارهای چابکی و اسکرام برای من فرستاده بود تا دربارهاش با هم صحبت کنیم. از ایشان اجازه گرفتم تا آنها را اینجا منتشر کنم. این پرسشها بخشی از پرسشها و ابهامهایی هستند که در مورد چابکی و اسکرام وجود دارد. اگر شما هم پرسشی به نظرتان میرسد بفرمایید تا به این فهرست اضافه کنم.
سوال ۱:
در اسکرام کسایی که مسئول انجام کار هستند، زمان تخمین انجام کار را انجام می دهند. سوال اینجا هست که اگر محصول مربوط به خود شرکت باشه جمله قبلی صدق میکنه ولی وقتی محصول سفارش مشتری هست، مشتری ددلاین محصول رو تعیین میکنه و تیم مجبور میشه طبق ددلاین مشتری اعلام کرده، کار رو انجام بده و تموم کنه و عملا تخمینی انجام نمیشه. سوال من اینه این موضوع رو چگونه میتونیم حل کنیم که تخمین رو تیم انجام بده نه مشتری ؟
سوال ۲:
توی تیم اسکرام یک سری ارزش ها و باور ها وجود داره: تعهد، شجاعت، تمرکز، باز بودن، احترام.
این ارزش ها رو چگونه میشه به تیم آموخت؟ آیا اسکرام مستر علاوه بر نظارت به فرایند باید طی جلساتی این ارزش ها رو آموزش بده و یا کتاب هایی معرفی کنه که از اون منابع یاد گرفته بشه. چون درک ارزش ها از فرد به فرد دیگر متفاوت میشه در دنیای واقعی. به عنوان مثال یک نفر تعهد رو چیزی میفهمه و دیگری یک چیز دیگر!
مفاهیم مشترک که قرار هست بین تیم باشه چگونه میتوانیم رواج بدهیم؟
سوال ۳:
طبق مقالات و کتاب هایی که در مورد اسکرام مطالعه کرده ام، نوشته بودند که معماری و تصمیمات طراحی حین نوشتن کد در طول اسپرینت انجام میشه و اسپرینت مخصوصی برای این کار وجود نداره. اگر فرض کنیم این جمله درست است. طبق تجربه گاهی بعد از چندین اسپرینت نیازمندی که به بک لاگ اضافه میشود طراحی و معماری رو تحت تاثیر قرار میدهد. این موضوع رو چگونه میتوان در دیدگاه چابک بهینه کرد و تاثیرات رو به حداقل رساند.
سوال ۴:
با توجه به اینکه در تفکر چابک تیم بر روی خروجی که برای مشتری مهم هست تمرکز کرده است و گاهی بدهی های فنی به وجود می اید. چگونه میتوان این بدهی های فنی را در اسپرینت های بعدی جبران کرد؟ و آیا اسپرینت هایی که برای بدهی های فنی پرداخته میشود جز زمان توسعه محسوب میشود ؟
سوال ۵:
با توجه به اینکه در شرکت های نرم افزاری نیرو ها در حال جابه جایی هستند چگونه میتوان فرهنگ چابک رو یکسان سازی کرد ؟
گزیده:
The greatest risk we face in software development is that of overestimating our own knowledge.
Jim Highsmith
سوال ۶:
چرا در برخی منابع و مراجع نقشهای کاری یک تیم چابک را به ۳ نقش مالک محصول- اسکرام مستر و توسعهدهنده محدود میکنند و اشارهای به نقشهای تحلیلگر کسبو کار/ نرمافزار، تستر و … نمیشود. شاید در یک تیم چابک فرد توسعهدهنده لزوما به مهارتهای دیگر مسلط نباشد که آنها را در نقش توسعهدهنده بخواهیم ادغام کنیم.
از طرف خانم بربند
بربند
۱۲ شهریور ۱۳۹۹ در ۱۱:۵۹سوال ۶:
چرا در برخی منابع و مراجع نقش های کاری یک تیم چابک را به ۳ نقش مالک محصول- اسکرام مستر و توسعه دهنده محدود میکنند و اشاره ای به نقش های تحلیلگر کسب و کار/ نرم افزار، تستر و … نمیشود. شاید در یک تیم چابک فرد توسعه دهنده لزوما به مهارت های دیگر مسلط نباشد که آنها را در نقش توسعه دهنده بخواهیم ادغام کنیم