فصل ۱۸- بیش از حد شیفتۀ فناوری نشوید

  • یوسف مهرداد

… می‌خواهم شما را از این واقعیت آگاه کنم که پیروی از اعتقادات جزمی و متعصّبانه می‌تواند بسیار فتنه‌انگیز و مخرّب باشد. همین در مورد تولید نرم‌افزار هم صادق است. داشتن اعتقادات متعصّبانه درباره تولید نرم‌افزار و فناوری هم می‌تواند بسیار مخرّب باشد. با وجودی که ما کسی را به خاطر آن که iOS را بر اندروید ترجیح می‌دهد نمی‌کشیم، امّا بدمان نمی‌آید هنگامی که کسی نگاه‌مان نمی‌کند، با مشت ضر به‌ای به شکمش بزنیم. من اعتقاد راسخ دارم که اگر شما در حرفه‌تان شیفتگی بیش از حد و وسواسی نسبت به فناوری نداشته باشید، پیشرفت بیشتری خواهید کرد .در این فصل، با هم این موضوع را بررسی خواهیم کرد .

همۀ ما شیفتگی بیش از حدّ به فناوری داریم
این واقعیّت دارد. شما هم احتمالا قبول دارید. شما به سوی برخی فناوری‌ها یا زبان‌های برنامه‌نویسی گرایش دارید و فکر می‌کنید که بهترین هستند. حداقل، اغلب برنامه‌نویسان این‌گونه‌اند. کاملاً طبیعی است، زیرا ما نسبت به آنچه انجام می‌دهیم شور و شوق داریم و هر جا که شور و شوق وجود داشته باشد، عقاید متعصّبانه و پرشور هم وجود خواهد داشت. نگاهی به ورزش‌های حرفه‌ای بیندازید .

مشکلی که با داشتن تعصّب و شیفتگی بیش از حدّ به فناوری وجود دارد این است که اغلب ما شیفتۀ یک فناوری خاص هستیم زیرا آن فناوری، همانی است که ما با آن آشنا هستیم. این طبیعی است که اعتقاد داشته باشیم آنچه برگزیده‌ایم، بهترین گزینۀ ممکن بوده است. در نتیجه، غالباً به هر پیشنهادی غیر از آن ، کم محلی می‌کنیم. ما نمی‌توانیم با تمام فناوری‌های موجود آشنایی پیدا کنیم تا بهترین و آگاهانه‌ترین تصمیم را درباره این که کدامیک بهترین هستند بگیریم. بنابراین، تمایل داریم که همانی را که آشنایی داریم انتخاب کنیم و فرض کنیم که باید بهترین باشد- درغیر این صورت زندگی خیلی سخت می‌شود .

امّا این روند، با وجودی که طبیعی است، مخرّب و محدودکننده نیز هست. هنگامی که ما متعصّبانه بر سر اعتقاداتی که فقط بر پایۀ تجربیات خودمان است بایستیم، تمایل پیدا میکنیم که فقط با کسانی که همان اعتقاد را دارند ه منشینی کنیم و از دیگران دوری کنیم. در آخر، در اجتماعاتی که فقط همان ایده‌ها بارها و بارها به گردش در می‌آید، جدا می‌افتیم. به نقطه‌ای می‌رسیم که رشدمان متوقّف می‌شود زیرا تمام پاسخ‌ها را پیش از این یافته‌ایم .

من بخش زیادی از زندگی حرفه‌ای‌ام را با اعتقادات متعصّبانه درباره سیستم‌های عامل، زبان‌های برنامه‌نویسی و حتی ویراستارهای متن گذرانده‌ام تا آن که دانشم بیشتر شد و شروع به فهم این مطلب کردم که نباید فقط یک فناوری را به عنوان بهترین فناوری بر می‌گزیدم و بقیه را پایین‌تر و بدتر از آن در نظر می‌گرفتم .

همه چیز خوب است
همۀ فناوری‌ها عالی نیستند، امّا اغلب آنهایی که مورد پذیرش گسترده‌ای قرار گرفته‌اند، دست‌کم «خوب» هستند. چیزی که د‌ست‌کم خوب نباشد، مشکل بتواند موفّق شود و به طور گسترده‌ای معروف و مورد استفاده واقع گردد. البته، شرایط در طول زمان تغییر می‌کند، امّا درک این نکته اهمیّت دارد که دست‌کم در یک برهۀ تاریخی، تقریباً هر فناوری، خوب یا حتی عالی در نظر گرفته شده است.

داشتن یک دیدگاه به شما در درک این نکته کمک می‌کند که در بسیاری از موارد، تنها یک راه حل خوب یا برتر برای یک مسئله وجود ندارد. تنها یک زبان برنامه‌نویسی، چهارچوب، سیستم عامل یا ویراستار متن خوب یا برتر وجود ندارد. ممکن است شما یک فناوری خاص را بیشتر از بقیه دوست داشته باشید و ممکن است کارایی شما در استفاده از یک زبان برنامه‌نویسی خاص بیشتر از بقیۀ زبان‌ها باشد، امّا این دلیل نمی‌شود که آن فناوری یا آن زبان برنامه‌نویسی بهترین باشد.

تغییر عقیدۀ من
من مدّتها این اعتقاد را داشتم. ساعت‌های طولانی بحث می‌کردم که چرا ویندوز خیلی بهتر از مَک است. بارها درباره این که چرا #C و سایر زبانهای نوع ایستا خیلی بهتر از زبا نهای پویا مانند پِرل و روبی هستند داد و فریاد راه می‌انداختم. حتی با شرمندگی باید بگویم که گاهی دیگر تولیدکنندگان نرم‌افزار را که عقیده دیگری داشتند سرزنش می‌کردم .چطور جرئت می‌کردند به فناوری دیگری غیر از آنچه من اعتقاد داشتم، اعتقاد داشته باشند؟

تجربه‌ای که چشم مرا باز کرد هنگامی بود که برای نخستین بار از من خواسته شد تا سرپرست تیمی برای انجام یک پروژه جاوا بشوم. تا آن زمان، من اساسا یک برنامه‌نویس NET. و متمرکز بر روی #C بودم. (راستش را بخواهم بگویم، پیش از آمدن NET. تعصّب زیادی روی ++C داشتم.) من نمی‌توانستم ایده کارکردن با جاوا را هضم کنم. از نظرمن، جاوا در مقایسه با زیبایی #C، زبان کثیفی بود. وقتی بلد نبودم از عبارت‌های لاندا استفاده کنم، چطور می‌توانستم از نوشتن کد جاوا لذّت ببرم؟

سرانجام تصمیم گرفتم که آن کار را بپذیرم، زیرا فرصت خیلی خوبی برایم بود و من فکر کردم چون یک قرارداد کوتاه‌مدّت است، می‌توانم برای یک سال، کمی کمتر یا بیشتر، آن را تحمّل کنم. امّا پذیرش آن کار، یکی از بهترین تصمیم‌های زندگی حرفه‌ای‌ام از آب درآمد. کارکردن با فناوری‌ای که از آن نفرت داشتم، باعث شد تا از زاویۀ متفاوتی به تمام فناوری‌ها نگاه کنم. به این نتیجه رسیدم که جاوا اصلاً زبان بدی نیست و دریافتم که چرا بعضی از برنامه‌نویسان آن را بر #C ترجیح می‌دهند .

در طول چند سالی که بر روی آن پروژه جاوا کار کردم، خیلی بیشتر از تمام دوران کاریم تا آن مقطع، چیز یاد گرفتم. به جای چند ابزاری که پیش از آن خودم را به استفاده از آنها محدود کرده بودم، ناگهان جعبه ابزار بزرگی پر از ابزارهایی به دست آوردم که می‌توانستم به کمک آنها برای حل هر مسئله‌ای اقدام کنم.

از آن نقطه به بعد، همان طرز فکر بازی را که نسبت به جاوا پیدا کرده بودم به سایر زبانهای برنامه‌نویسی هم تعمیم دادم، حتی زبانهای پویا، و توانستم با استفاده از چیزهایی که از هر یک از آنها یاد گرفته بودم، برنامه‌نویس بهتری در همۀ آنها شوم. من در مورد عقایدم درباره سیستم‌های عامل و چهارچوب‌ها نیز عقب‌نشینی کردم و پذیرفتم که پیش از داوری درباره هر چیز، باید آن را امتحان کرد. من اگر این تجربه را به دست نمی‌آوردم، احتمالاً به نوشتن این کتاب هم نمی‌پرداختم و به جای آن، مثلاً کتابی می‌نوشتم با عنوان «چرا #C بهترین زبان است و بقیۀ زبانها خیلی بد هستند».

گز ینه‌های خود را محدود نکنید
نکتۀ اصلی در اینجا این است که گز ینه‌های خود را محدود نکنید. پافشاری پرشور و حرارت در مورد این که فناوری مورد گزینش شما بهترین است، به قیمت نادیده گرفتن و کوچک‌ شمردن بقیۀ فناوری‌ها، کار درستی نیست. ایستادگی بر سر این دیدگاه، فقط باعث آسیب دیدن خود شما خواهد شد .

از سوی دیگر، اگر ذهنیت بازی نسبت به فناوری به طور کلّی، و نه فقط آن فناوری که با آن آشنا هستید، داشته باشید، فرصت‌های بسیار بیشتری برایتان به وجود خواهد آمد .

اقدامات

  • فهرستی از تمام فناوری‌های مورد علاقه‌تان یا فناوری‌هایی که فکر می‌کنید برتر از بقیه هستند، تهیه کنید.
  • برای هر عنصر آن فهرست، فکر کنید که چرا به سوی آن فناوری کشیده شده‌اید و از چه معیاری برای توجیه آن استفاده کرده‌اید. آیا تجربۀ عملی از به‌کارگیری رقیبان آن فناوری دارید؟
  • یکی از فناوری‌هایی را که بدتان می‌آید انتخاب کنید و یک نفر را که عاشق آن است پیدا کنید. سؤالات صادقانه‌ای از او درباره این که چرا به آن فناوری خاص علاقه‌مند است بپرسید. سپس تلاش کنید که خودتان هم از آن استفاده کنید .

منبع:
کتاب “مهارت‌های نرم: راهنمای زندگی تولیدکنندگان نرم افزار“، ترجمه‌ی “استاد بزرگوار، اب‍راه‍ی‍م ن‍ق‍ی‍ب‌زاده م‍ش‍ای‍خ“،
ناشر: “انجمن انفورماتیک ایران”

پانوشت:
خواندن این کتاب را به همه‌ی عزیزانم پیشنهاد می‌نمایم.

https://bibalan.com/?p=3363
یوسف مهرداد

یوسف مهرداد


کانال تلگرام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید