مترجم: خانم مهندس فاطمه اردستانی
۱-۲- داستان کاربر به کاهش فاصله مشتری-توسعهدهنده کمک میکند
در توسعهی چابک، توسعهدهنده موظف است به زبان کاربر صحبت کند، اما کاربر موظف به صحبت به زبان توسعهدهنده نیست. نکته اصلی، ارتباط مؤثر است که برای تحقق آن، نیاز به زبان مشترکی است. داستان کاربر این نقش را بازی میکند چراکه کاربر و تیم فنی برداشت یکسانی از آن دارند.
بیل وِیک یکی از ابداعکنندگان XP، این موضوع را بدین شکل توصیف میکند:
زبان دستوپا شکسته، زبان سادهای است که معمولاً برای تجارت و توسط افرادی بهکار میرود که علیرغم تمایل به همکاری، نمیتوانند به زبان مادری یکی از دو طرف با هم صحبت کنند. داستان کاربر شبیه این زبان است. انتظار نداریم که مشتریان یا کاربران، سیستم را مانند برنامهنویسان بفهمند. لذا داستان کاربر، کارِ زبان دستوپا شکسته را میکند تا دو طرف تا اندازهای که برای همکاری موثر لازم است، گفتوگو کنند و به توافق برسند.
به کمک داستان کاربر مجبور نیستیم زبان یکدیگر را با مهارتی که برای سرودن شعر و غزل لازم است، یاد بگیریم. بلکه نیازمان این است وقتیکه دربارهی معاملهای برد-برد مذاکره میکنیم، همدیگر را بهاندازه کافی درک کنیم!
۱-۳-داستانکاربر نیازمندی نیست
اگرچه با داستان کاربر اکثر کارهایی که قبلاً توسط مشخصات نیازمندی نرمافزار، مورد کاربرد و غیره انجام میشد امکانپذیر است؛ اما اساساً در پارهای موارد ظریف ولی بسیار مهم متفاوتند:
– آنها مشخصات تفصیلی نیازمندیها نیستند(کاری که سیستم باید انجام دهد) بلکه عبارات قابل مذاکره دربارهی انگیزهی کاربرند (نیاز است کاری در اینباره انجام شود).
– آنها کوتاه، روان و قابل فهم برای توسعهدهندگان، ذینفعان و کاربران هستند.
– آنها بخشهای کوچکی از کارکردهای باارزش سیستم را نشان میدهند که برنامهنویس میتواند در بازهی چند روز تا چند هفته پیادهسازی کند.
– برآورد آنها نسبتاً آسان است، در نتیجه حجم کار لازم برای پیادهسازی کارکردهای سیستم میتواند بهسرعت تعیین گردد.
– آنها در قالب مستندات حجیم و سنگین منتقل نمیشوند، بلکه در لیستهایی قرار میگیرند که مرتب و بازمرتبسازی آنها با یافتن اطلاعات جدید راحتتر است.
– آنها در ابتدای پروژه دارای جزئیات نیستند بلکه جزییات آنها در وقت مناسب(بهموقع ) بیان میشود و به همین دلیل است که از تفصیل زودهنگام، تأخیر در توسعه، افزایش موجودی نیازمندیها و اعلام قیدهای بیش از حد برای راهحل اجتناب میکنند.
– خیلی کم پیش میآید که نیاز داشته باشیم آنها را نگهداریم و از اینرو میتوان آنها را بعد از پیادهسازی با خیال راحت دور انداخت.
– داستان کاربر و کدی که بهسرعت برای آن نوشته میشود، ورودیِ تدوین مستنداتی است که به تدریج و همزمان با کد کامل میشوند.
گزیده:
مراقب باش که نیروهایت را بر سر مسایل پراکنده از دست ندهی. همیشه تلاش کن که آنها را متمرکز کنی. گوته
مرجع: اس.جی.
برچسبها: چابک Agile, نیازمندیها Requirements
امير
۲۸ تیر ۱۳۹۲ در ۰۰:۰۰چرا این مطلب را آدامه نمیدهید؟
پویا
۷ مرداد ۱۳۹۲ در ۰۰:۰۰مهندس جان،نمی خوای چیزی بنویسی!