منحنی قامتم، قامت ابروی توست
خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی اوست
حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست
چون به عدد یک تویی من همه صفرها
آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست
پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست
————-
پروفسور محسن هشترودی، از ریاضیدانان معاصر ایران، در ۲۲ دی ماه ۱۲۸۶ در تبریز به دنیا آمد و بعد ازظهر روز سه شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۵۵ از دنیا رفت.
او دبیرستان را در دارالفنون گذراند و در ۱۳۰۳ وارد دانشکده پزشکی شد، ولی به علت علاقه به ریاضیات، یک سال بعد، پزشکی را رها کرد و به ریاضیات پرداخت. در سال ۱۹۳۷ میلادی به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن، درجه دکترای ریاضیات را گرفت. از وقتی به تهران برگشت، ریاست دانشکده علوم را در دانشگاه تهران به عهده داشت. وی مدتی نیز ریاست دانشگاه تبریز را در اختیار داشت.(ویکیپدیا)
هشترودی از نادر اندیشمندان زمان ما بود، که در دوران تخصص ها، همه جانبه بود و از دانش و هنر و فلسفه به عنوان مجموعه واحد و ناگسستنی معرفت انسانی آگاه بود و در دوران دریوزگی و لذت طلبی، در مقام یک انسان وارسته و آزاده باقی ماند. «استاد پرویز شهریاری» (کانون دانش)
با تشکر از دکتر فرهاد
گزیده:
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد، به خاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواستهاید.
مبلاد
۹ اسفند ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰واقعا زیبا بود.
اعرابی
۱۰ اسفند ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰سلام
شعر زیبایی بود
جالبه که ریاضیدانان ادیب و ادیبان نوازنده و نوازندگان مهندس و مهندسان نقاش روز بروز داره نسلشون منقرض تر میشه.
هیچ فکر نمیکردم مرحوم هشترودی شعر هم گفته باشه
ایول انتخاب
چندین جا هم دیدم بهش لینک دادن 🙂
ما نیز امید دیدار داریم (ما = من و خودم و بقیه ی علی های اعرابی 😛 )
شاد باشید
مهرداد
۱۲ دی ۱۴۰۰ در ۱۴:۲۰دوست گرامی این شعر از محمد حسین قائمی است:
https://www.khabaronline.ir/news/192633/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A8-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA